- ۸ شهریور ۱۴۰۴
- ارسال شده توسط: فرناز فهمی
- بخش: مقالات
بدون دیدگاه

نمونهگیری کیفی (Qualitative Sampling)
نمونهگیری کیفی زمانی استفاده میشود که هدف، درک عمیق نگرشها، احساسات، انگیزهها یا تجربیات مشتریان باشد. این روش بر عمق تمرکز دارد، نه تعداد و تعمیم پذیری. در ادامه با ما در راهبر بازار همراه باشید.
تعدادی از کاربردها:
- شناخت درک مشتری از برند
- کشف نیازهای پنهان یا محرکهای روانی خرید
- تحلیل روایتها و تجربیات شخصی
- بررسی زبان و احساس پشت رفتار مشتریان
ویژگیها:
- حجم نمونه محدود
- انتخاب هدفمند یا مبتنی بر ملاکهایی مانند استفادهکننده بودن از محصولی خاص
- استفاده از مصاحبههای عمیق، گروههای کانونی، مشاهده
- تحلیل کیفی با تمرکز بر معانی و الگوها
روشهای اصلی نمونهگیری کیفی
۱. نمونهگیری هدفمند (Purposive Sampling)
افراد بهطور آگاهانه و بر اساس ویژگیهایی خاص انتخاب میشوند تا بینشهای مفیدتری ارائه دهند.
مزایا:
- مناسب برای موضوعات خاص
- امکان تمرکز بر گروههای کلیدی
معایب:
- احتمال سوگیری انتخاب
- عدم امکان تعمیم پذیری یافتهها
۲. نمونهگیری گلولهبرفی (Snowball Sampling)
از شرکتکنندگان خواسته میشود افراد دیگری را که ویژگیهای مشابهی با آنان دارند که شرط گزینششان بوده، معرفی کنند.
مزایا:
- مناسب برای گروههای خاص با دسترسیسخت
- سرعت در گسترش جامعه تحقیق
معایب:
- کنترلپذیری پایین
- احتمال همگنی بیش از حد در نمونه
۳. نمونهگیری نظری (Theoretical Sampling)
انتخاب شرکتکنندگان بر اساس نیازهای تحقیق و سؤالات نظری ، به صورت تدریجی و تطبیقی صورت میگیرد. این روش در روششناسی نظریهپردازی دادهمحور (Grounded Theory) رایج است.
مزایا:
- انعطافپذیری در انتخاب نمونه
- عمق نظری بیشتر
معایب:
- نیاز به تجربه بالای پژوهشگر
- نیازمند تحلیل همزمان با نمونهگیری
۴. نمونهگیری موردی (Case Sampling)
تمرکز بر یک یا چند مورد خاص برای بررسی کامل و عمیق.
مزایا:
- عمق بسیار زیاد
- امکان پیگیری روایتها و تجربیات فردی
معایب:
- عدم قابلیت تعمیم
- زمانبر بودن
