اتریبیشون بازاریابی به فرآیندی اشاره دارد که در آن بازاریابان تلاش میکنند نقش هر یک از نقاط تماس مشتری را در سفر خرید او شناسایی و ارزیابی کنند. به زبان سادهتر، این فرآیند مشخص میکند که هر یک از کانالها یا فعالیتهای بازاریابی چه تأثیری در تصمیمگیری مشتری برای خرید داشتهاند. در ادامه با ما در راهبر بازار همراه باشید.
در دنیای امروز، که مشتریان از کانالهای متنوعی مانند رسانههای اجتماعی، وبسایتها، تبلیغات تلویزیونی، ایمیل و بسیاری دیگر با برندها در ارتباط هستند، درک این که کدام کانال یا پیام بیشترین تأثیر را داشته است، میتواند بسیار پیچیده باشد.
یکی از اصلیترین چالشها، کمبود تخصص لازم برای اجرای دقیق اتریبیشون است. بر اساس نظرسنجی اخیر Ascend2، پاسخدهندگان اعلام کردهاند که مهمترین چالشهایی که در زمینه اتریبیشون بازاریابی با آن مواجه هستند، شامل سه مورد اصلی است:
کمبود تخصص
حدود ۴۲ درصد از پاسخدهندگان اذعان کردهاند که نبود تخصص کافی در این حوزه یکی از موانع اصلی آنهاست. این مسئله نشان میدهد که بسیاری از تیمهای بازاریابی فاقد دانش فنی یا تجربه لازم برای اجرای دقیق و مؤثر فرآیندهای اتریبیشون هستند.
سختی در ردیابی نقاط تماس مشتری
۴۱درصد از افراد بیان کردهاند که دنبال کردن مسیر تعاملات مشتریان در کانالها و پلتفرمهای مختلف برای آنها یک چالش جدی است. این مشکل بهویژه در بازاریابی چندکاناله بیشتر به چشم میخورد، چرا که مشتریان از روشهای متنوعی برای تعامل با برند استفاده میکنند و اتصال این نقاط تماس به یکدیگر پیچیده است.
محدودیت منابع برای تحلیل
۴۰ درصد از پاسخدهندگان به کمبود منابع، اعم از مالی، انسانی یا ابزارهای تحلیلی، بهعنوان مانعی بزرگ اشاره کردهاند. این موضوع باعث میشود تیمهای بازاریابی نتوانند به شکل کامل دادهها را تحلیل و اتریبیشون دقیق انجام دهند.
حدود ۶۰٪ از بازاریابان میگویند که تا حدی به دقت اتریبیشون بازاریابی خود اطمینان دارند، و ۲۹٪ میگویند که بسیار مطمئن هستند. حدود ۶۲٪ از بازاریابان معتقدند اتریبیشون بازاریابی آنها تا حدی در ثبت کامل مسیر مشتری موفق است، و ۲۴٪ آن را بسیار موفق میدانند.
حدود ۶۲ درصد از بازاریابان معتقدند که اتریبیشون بازاریابی آنها تا حدی در ردیابی کامل مسیر مشتری موفق است، و ۲۴ درصد نیز میگویند که این اتریبیشون به طور چشمگیری موفق بوده است.
حدود ۶۶٪ از بازاریابان میگویند که اتریبیشون بازاریابی آنها تا حدی در کمک به دستیابی به اهداف استراتژیک موفق بوده است، و ۲۸٪ آن را بسیار موفق میدانند.