نمونهگیری کیفی (Qualitative Sampling)
نمونهگیری کیفی زمانی استفاده میشود که هدف، درک عمیق نگرشها، احساسات، انگیزهها یا تجربیات مشتریان باشد. این روش بر عمق تمرکز دارد، نه تعداد و تعمیم پذیری. در ادامه با ما در راهبر بازار همراه باشید.
تعدادی از کاربردها:
- شناخت درک مشتری از برند
- کشف نیازهای پنهان یا محرکهای روانی خرید
- تحلیل روایتها و تجربیات شخصی
- بررسی زبان و احساس پشت رفتار مشتریان
ویژگیها:
- حجم نمونه محدود
- انتخاب هدفمند یا مبتنی بر ملاکهایی مانند استفادهکننده بودن از محصولی خاص
- استفاده از مصاحبههای عمیق، گروههای کانونی، مشاهده
- تحلیل کیفی با تمرکز بر معانی و الگوها
روشهای اصلی نمونهگیری کیفی
۱. نمونهگیری هدفمند (Purposive Sampling)
افراد بهطور آگاهانه و بر اساس ویژگیهایی خاص انتخاب میشوند تا بینشهای مفیدتری ارائه دهند.
مزایا:
- مناسب برای موضوعات خاص
- امکان تمرکز بر گروههای کلیدی
معایب:
- احتمال سوگیری انتخاب
- عدم امکان تعمیم پذیری یافتهها
۲. نمونهگیری گلولهبرفی (Snowball Sampling)
از شرکتکنندگان خواسته میشود افراد دیگری را که ویژگیهای مشابهی با آنان دارند که شرط گزینششان بوده، معرفی کنند.
مزایا:
- مناسب برای گروههای خاص با دسترسیسخت
- سرعت در گسترش جامعه تحقیق
معایب:
- کنترلپذیری پایین
- احتمال همگنی بیش از حد در نمونه
۳. نمونهگیری نظری (Theoretical Sampling)
انتخاب شرکتکنندگان بر اساس نیازهای تحقیق و سؤالات نظری ، به صورت تدریجی و تطبیقی صورت میگیرد. این روش در روششناسی نظریهپردازی دادهمحور (Grounded Theory) رایج است.
مزایا:
- انعطافپذیری در انتخاب نمونه
- عمق نظری بیشتر
معایب:
- نیاز به تجربه بالای پژوهشگر
- نیازمند تحلیل همزمان با نمونهگیری
۴. نمونهگیری موردی (Case Sampling)
تمرکز بر یک یا چند مورد خاص برای بررسی کامل و عمیق.
مزایا:
- عمق بسیار زیاد
- امکان پیگیری روایتها و تجربیات فردی
معایب:
- عدم قابلیت تعمیم
- زمانبر بودن

