مطالعه موردی شرکت فناوری چسبهای نواری پیک
شرکت فناوری چسبهای نواری پیک (PST) مدتهاست که رهبر بازار در زمینه چسبهای نواری با کیفیت بالا بوده است. این شرکت که به خاطر محصولات نوآورانه و کیفیت برترش شناخته میشده، اعتباری شایسته دراین صنعت برای خود ساخته است. با این حال، چالش جدیدی موقعیت آنها را در بازار تهدید کرده است؛ یک رقیب منطقهای اخیراً محصول نوار چسب بسیار ارزانتری را معرفی کرده است. اگرچه کیفیت این محصول پایینتر از محصولات PST است، اما در بازار، بهویژه در میان مشتریان حساس به قیمت، محبوبیت زیادی پیدا کرده است. این تحول در بازار توجه امیلی تیلور، مدیر محصول PST را به خود جلب کرده است.
امیلی اکنون با یک تصمیم حیاتی روبرو بود. آیا PST باید یک نوار چسب ارزانتر و با کیفیت پایینتر تولید میکرد تا مستقیماً با این رقیب جدید رقابت کند؟ یا برعکس، این شرکت باید تمرکز خود را بر محصولات با کیفیت بالایش حفظ میکرد و به ارزشهای اصلی خود یعنی نوآوری و کیفیت وفادار میماند؟
از یک طرف، معرفی یک محصول ارزانتر میتوانست به PST کمک کند تا بخشی از مشتریان را که به قیمت حساستر بودند حفظ کند و از کاهش بیشتر سهم بازار جلوگیری کند. این تصمیم همچنین میتوانست به مخاطبان گزینهای مقدماتی ارائه دهد که ممکن بود در نهایت آنها را به ارتقا به خطوط با کیفیتتر و بالای PST هدایت کند. اما از طرف دیگر، چنین حرکتی میتوانست فروش بالقوه محصولات ممتاز موجود PST را تحتتأثیر قرار داده و شرکت را درگیر مسئله همنوعخواری کند که از مسائل کلیدی پیشروی مدیران تصمیمگیرنده دربارهی گروه محصول به شمار میرود.
با مرور پستهای پیشین راهبربازار به یاد میآوریم که استراتژیهای جلوگیری از ایجاد همنوعخواری تا چه حد در تعیین قیمت و تنوع محصولاتی که میتوانند به صورت بالقوه کاربردی یکسان داشتهباشند کلیدی و مطرح هستند.
مهمتر از احتمال وقوع همنوعخواری، تصمیم به معرفی محصولی ارزانتر میتوانست تصویر برند PST را به عنوان ارائهدهنده راهحلهای نوآورانه و برتر تضعیف کند. این امر به شدت برای این برند تامطلوب بود چرا که این شرکت عمدتاً با خلاقیتهایش شناخته میشد و این اولین بار در تاریخ آن بود که به جای پیشتازی در نوآوری، تولید محصولی مانند دیگران و به قصد عقبنماندن از آنان در اولویت قرار گرفته بود.
به این ترتیب شدت خطرات پیشرو بسیار بالا بود. پاسخ امیلی تیلور به این چالش بازار میتوانست مسیر آینده شرکت را شکل دهد و جایگاه آن را در صنعت بازتعریف کند.
سؤال اصلی که در برابر PST قرار داشت این بود که در بازاری که به طور فزایندهای تحت فشار گزینههای کمهزینه قرار دارد، یک برند تولیدکننده با کیفیت بالا چگونه میتوانست بدون به خطر انداختن هویت اصلی سازمان خود، به تغییرات بازار واکنش نشان دهد؟
اگر شما در جایگاه ارائه مشاوره به امیلی تیلور بودید چه راهکارهایی را به او توصیه میکردید و این راهکارها را براساس سنجش چه شاخصهایی تعیین میکردید؟
منتظر نظرات و پیشنهادات ارزشمند شما هستیم.