برخی معتقدند که مشاغل اداری در آستانهی یک انقلاب صنعتی جدید قرار دارند. همانطور که اتوماسیون صنعتی در قرن نوزدهم شیوههای تولید را متحول کرد، هوش مصنوعی نیز در حال خودکارسازی فرآیندهای اداری است. حامیان این دیدگاه بر این باورند که هوش مصنوعی نهتنها وظایف تکراری و وقتگیر را انجام خواهد داد، بلکه بسیاری از نقشهای بازاریابی، منابع انسانی، حسابداری و سایر بخشهای اداری را نیز جایگزین خواهد کرد. در ادامه با ما در راهبر بازار همراه باشید.
در این روایت، کارایی درواقع به معنای انجام کارهای بیشتر با نیروی انسانی کمتر است—و این “کمتر” همان کارکنان سازمانها هستند. بااینحال، بر اساس تحقیقات Forrester، رهبران بازاریابی B2B هوش مصنوعی را بهعنوان یک ابزار تحولآفرین میبینند، نه جایگزین نیروی انسانی.
درحالیکه ۸۰٪ از آنها معتقدند که هوش مصنوعی برخی از وظایف انسانی را خودکار خواهد کرد، تنها ۲۷٪ فکر میکنند که این فناوری باعث از بین رفتن مشاغل خواهد شد، و فقط ۸٪ احساس میکنند که شغلشان در معرض خطر است. در این دیدگاه، هوش مصنوعی نهتنها تهدیدی برای مشاغل نیست، بلکه فرصتهای شغلی جدیدی را نیز به وجود خواهد آورد. این فناوری یک تحول تکنولوژیک است که مهارتهای جدید و ارزشمندتری را ایجاد میکند، نه یک استراتژی برای حذف نیروی انسانی.
پذیرش هوش مصنوعی، نه مقاومت در برابر آن
یک واقعیت انکارناپذیر وجود دارد:
هوش مصنوعی آیندهی مشاغل اداری را تغییر خواهد داد. برخی تغییرات اساسی خواهند بود، برخی دیگر جزئی، اما یک چیز مسلم است—مقاومت در برابر این تغییر، استراتژی موفقی نخواهد بود.
برای استفادهی بهینه از این تحول، سازمانهای B2B باید:
- فرآیندهای حاکمیتی خود را ارزیابی کنند،
- زیرساختهای IT را با نیازهای جدید هماهنگ کنند،
- و مهارتهای کارکنان را برای پذیرش فناوریهای هوش مصنوعی توسعه دهند.
تحقیقات Forrester نشان میدهد که شرکتهایی که ارتباط قوی بین مدیر فناوری (CTO) و مدیر بازاریابی (CMO) دارند، فرهنگ کارآفرینی را تقویت میکنند و دادههای خود را بهطور مؤثر مدیریت میکنند، در پذیرش هوش مصنوعی پیشرو هستند و سریعتر از مزایای آن بهرهمند میشوند.
بااینحال، بررسیهای Forrester نشان میدهد که هرچه این شرکتها بیشتر از هوش مصنوعی استفاده کنند، با چالش کمبود استعدادهای متخصص در این حوزه نیز مواجه خواهند شد.
نتیجه روشن است: بهترین راه برای حفظ آیندهی حرفهای، پذیرش تحول هوش مصنوعی و سازگاری با آن است—نه تماشای تغییرات بیرون از گود.