کنکورد (Concorde) یکی از شاهکارهای مهندسی در صنعت هوانوردی بود. این هواپیما با طراحی زیبا و سرعتی بیش از دو برابر سرعت صوت، توانست سفر از نیویورک به لندن را به تنها ۳ ساعت کاهش دهد. در زمان خود، کنکورد به یک هیجان بزرگ تبدیل شد و حتی امروزه نیز در میان علاقهمندان به هوانوردی جایگاه خاصی دارد. اما این پروژه با وجود جذابیتهایش، با مشکلات زیادی همراه بود. در ادامه با ما در راهبر بازار همراه باشید.
کنکورد از نظر هزینه یک پروژه بسیار پرهزینه بود. دو شرکت دولتی بریتانیا و فرانسه Aérospatiale _ و_ BACدر اوایل دهه ۱۹۶۰ به طور مشترک توسعه آن را آغاز کردند. برآورد اولیه هزینه این پروژه در حدود ۱.۵ میلیارد پوند بود، اما در نهایت هزینه آن به ۹.۴۳ میلیارد پوند رسید. به دلیل این هزینههای زیاد، تنها ۲۰ فروند کنکورد تولید شد.
در ابتدا، خطوط هوایی علاقه نشان دادند، اما بیشتر آنها به دلایل مختلف تصمیم گرفتند کنکورد را خریداری نکنند. مثل این بود که یک اتوبوس از یک لامبورگینی ساخته شود:
- مصرف سوخت بالا: خطوط هوایی تنها توانستند بلیتها را به عنوان پرواز “لوکس” بفروشند. سفر رفت و برگشت با کنکورد حدود ۳۰ برابر ارزانترین گزینهها در آن زمان هزینه داشت.
- سروصدا: پرواز بر فراز خشکی به دلیل شکستن دیوار صوتی باعث شکایات مردم میشد. بنابراین خطوط هوایی تنها قادر به استفاده از آن در مسیرهای فرامرزی بودند.
- چالشهای مهندسی: سرعت فراصوت آن مشکلات غیرمنتظرهای ایجاد کرد که هزینههای تعمیر و نگهداری را افزایش داد و نگرانیهای ایمنی را بالا برد.
در نتیجه، تنها شرکتهای هواپیمایی Air France و British Airways (که هر دو متعلق به دولتهای بریتانیا و فرانسه بودند) کنکورد را خرید و بهکار گرفتند.
سقوط کنکورد و پایان پروژه
با وجود همه این مشکلات، دولتهای بریتانیا و فرانسه همچنان بر ادامه پروژه اصرار داشتند. حتی پس از بروز مشکلات فنی و اقتصادی، آنها به سرمایهگذاری روی این پروژه ادامه دادند. اما سقوط یکی از هواپیماهای کنکورد که منجر به مرگ ۱۰۰ مسافر شد، همراه با بحران هوانوردی پس از حملات ۱۱ سپتامبر، نهایتاً باعث شد که در سال ۲۰۰۳ این هواپیما برای همیشه بازنشسته شود.
اشتباه هزینه غرقشده: چرا پروژه متوقف نشد؟
سوالی که مطرح میشود این است که چرا دولتهای بریتانیا و فرانسه با وجود مشکلات آشکار کنکورد، به مدت بیش از ۳۰ سال به این پروژه ادامه دادند؟ پاسخ به این سوال در مفهوم “اشتباه هزینه غرقشده” یا همان “اشتباه کنکورد” نهفته است.
اشتباه هزینه غرقشده زمانی رخ میدهد که افراد یا سازمانها اجازه میدهند هزینههای گذشته – که دیگر قابل بازیابی نیستند – بر تصمیمگیریهای حال آنها تأثیر بگذارد. در این مورد، دولتهای بریتانیا و فرانسه فکر میکردند که چون قبلاً مبلغ زیادی در این پروژه سرمایهگذاری کردهاند، باید به سرمایهگذاری ادامه دهند تا آن را به موفقیت برسانند.
اما تصمیمگیری منطقی نیاز به ارزیابی سود و زیانهای آینده دارد. پول و زمانی که قبلاً سرمایهگذاری شدهاند، دیگر تأثیر منطقی ندارند و فقط از نظر احساسی میتوانند تصمیمگیری را تحت تأثیر قرار دهند. در نهایت، این اصرار به ادامه پروژه منجر به شکست بزرگتری شد.
چگونه از اشتباه کنکورد اجتناب کنیم؟
یکی از مهمترین درسهایی که از اشتباه کنکورد میتوان آموخت این است که هنگام تصمیمگیری، باید احساسات خود را نسبت به هزینههای گذشته کنار بگذاریم. هزینههایی که قبلاً صرف شدهاند، دیگر قابل بازگشت نیستند و نباید بر تصمیمات فعلی تأثیر بگذارند.
وقتی با پروژهای مواجه میشوید که به نظر میرسد در مسیر شکست قرار دارد، بهتر است با ارزیابی منطقی وضعیت، از ادامه دادن خودداری کنید و به دنبال بهترین راه برای سرمایهگذاری منابع خود باشید. همانطور که وارن بافت گفته است:
“وقتی خودت را در گودالی پیدا میکنی، بهترین کاری که میتوانی انجام دهی این است که دست از کندن برداری.”
اجتناب از اشتباهاتی مانند پروژه کنکورد نیازمند رویکردی هوشمندانه و دقیق در تصمیمگیری است. در اینجا چند راهکار عملی که میتواند به برندها کمک کند تا از تکرار چنین اشتباهاتی دوری کنند و منابع خود را بهینه مدیریت کنند، آورده شده است:
تمرکز بر ارزیابی منطقی دادهها
یکی از کلیدهای موفقیت برندها، استفاده از دادهها و تحلیلهای دقیق است. به جای تصمیمگیری بر اساس احساسات یا تعهدات گذشته، برندها باید به بررسی نتایج واقعی و دادههای موجود بپردازند. به عنوان مثال، اگر یک کمپین بازاریابی در مراحل اولیه بازدهی نداشته باشد، بهتر است به جای ادامه دادن، دلایل عدم موفقیت را بررسی کرده و مسیر جدیدی انتخاب کنند.
آمادگی برای تغییر استراتژی
برندها باید انعطافپذیر باشند و در صورت لزوم استراتژیهای خود را تغییر دهند. گاهی اوقات ممکن است یک محصول، خدمات یا کمپین بازاریابی با شکست مواجه شود. در این موارد، بهترین رویکرد این است که به جای اصرار بر ادامه پروژههای ناکارآمد، منابع را به سمت راهحلهای جدید یا پروژههای با بازدهی بهتر هدایت کنند.
توجه به آینده، نه هزینههای گذشته
وقتی برندها در پروژهای هزینه و زمان زیادی صرف کردهاند، ممکن است احساس کنند باید تا آخر ادامه دهند. اما این تفکر اشتباه میتواند به از دست رفتن منابع بیشتر منجر شود. برندها باید یاد بگیرند که هزینههای گذشته غیرقابل بازیابی هستند و تصمیمات آینده باید بر اساس پتانسیل سودآوری و موفقیت آینده گرفته شود.
استفاده از تستهای آزمایشی
یکی از روشهای مؤثر برای اجتناب از اشتباه کنکورد، استفاده از تستهای آزمایشی یا “pilot tests” است. برندها میتوانند یک کمپین یا استراتژی را در مقیاس کوچکتر امتحان کنند و سپس با توجه به نتایج اولیه، تصمیم بگیرند که آیا باید ادامه دهند یا منابع را به پروژههای دیگر منتقل کنند.
بازنگری مداوم در پروژهها
برندها باید به طور منظم پروژهها و کمپینهای خود را بازنگری کنند. ارزیابیهای دورهای به آنها کمک میکند که متوجه شوند آیا یک پروژه ارزش ادامه دادن دارد یا بهتر است متوقف شود. اگر نتایج مثبت نیستند، باید شهامت تصمیمگیری برای پایان دادن به پروژه را داشته باشند.
همکاری تیمی و مشاوره
گاهی اوقات ممکن است مدیران به دلیل تعهد شخصی به یک پروژه، نتوانند تصمیمات منطقی بگیرند. در این مواقع، همکاری با تیمهای مختلف شرکتهای تحقیقات بازاریابی، میتواند به آنها در گرفتن تصمیمات منطقیتر کمک کند.