برندها، قبل از اجرای کمپین یا همکاری با اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی، باید از مزایا و چالشهای آن آگاه باشند. ظهور اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی، دنیای بازاریابی را متحول کرده است و فرصتهای هیجانانگیز و چالشهای منحصر به فردی را ارائه میدهد. در ادامه به بررسی آنها میپردازیم. تا پایان این مقاله با ما در راهبر بازار همراه باشید.
مزایای اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی
کمپین های مقرون به صرفه
اکثر محتوای اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی به صورت دیجیتالی یا با استفاده از هوش مصنوعی ایجاد میشوند که میتواند بسیار سریعتر و مقرون به صرفهتر از استخدام افراد مناسب و مذاکره با اینفلوئنسر برای دریافت محتوای مورد نظرتان باشد.
اینفلوئنسرهای مجازی همچنین محدودیتهای قانون کار، برنامهریزی یا مشکلات سفر ندارند. از آنجایی که آنها افراد واقعی نیستند، یک موقعیت برد-برد برای سازندگان اینفلوئنسر AI و همچنین برندی است که از نظر مالی با آن همکاری میکنند.
همکاری بلندمدت
کریستوفر تراورز، بنیانگذار virtualhumans.org در مصاحبه ای با بلومبرگ، اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی را اینچنین توصیف کرد:
“کار کردن با آنها در درازمدت هزینه کمتری نسبت به اینفلوئنسرها دارد، ۱۰۰% قابل کنترل اند، می توانند به طور همزمان در بسیاری از مکان ها ظاهر شوند، و مهمتر از همه، عنصر زمان برای آنها تعریف نشده است.”
عنصر زمان بسیار حائز اهمیت است چراکه برندها تمایل دارند با اینفلوئنسرهایی که همکاری های موفق داشته اند، به صورت بلند مدت کار کنند. در حالی که اینفلوئنسرها در گذر زمان ممکن است علایق و سبک زندگیشان تغییر کند اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی همیشه در همان سن میمانند و به نمایش شخصیتی ادامه میدهند که مخاطب هدف برند همواره میتواند با آنها ارتباط برقرار کنند.
کنترل کامل کمپین و محتوا
حتی اگر اینفلوئنسر، برندی را که در رسانههای اجتماعی تبلیغ میکند کاملا مطابق سلیقه اش باشد، اختلاف نظر بین مخاطبان می تواند باعث ایجاد شکاف بین آنها و برند شود درحالیکه در اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی، هیچ نظری از سمت شخص واقعی که انتظار میرود محتوای کمپین را به اشتراک بگذارد وجود ندارد در نتیجه، باعث میشود تا به طور مداوم هویت و ارزش های برند را از طریق محتوای رسانه های اجتماعی خود نشان دهند.
معایب اینفلوئنسر های هوش مصنوعی
عدم اصالت
ارتباط با یک فرد غیر انسانی که زندگی ساختگی و بدون پیشینه واقعی دارد دشوار است. فقدان اصالت می تواند منجر به عدم اعتماد شود، به خصوص که اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی هرگز محصولاتی را که توصیه می کنند امتحان یا آزمایش نکرده اند.
عدم وفاداری به برند
هدف نهایی برندها، ایجاد وفاداری بین مصرفکنندگان و برند است. کمبود اعتماد ذاتی به اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی، شکاف بزرگی در وفاداری به برند ایجاد میکند. مصرفکنندگان اغلب متوجه میشوند که ایجاد ارتباطات واقعی با اینفلوئنسرهای AI دشوار است، زیرا آنها فاقد اصالت و تجربیات شخصی هستند که اینفلوئنسرها ارائه میدهند. این فقدان تعاملات واقعی میتواند منجر به کاهش اعتماد و وفاداری در میان مصرفکنندگان شود. در نتیجه، برندها ممکن است در دستیابی به همان سطح از تعهد مصرفکننده و تعامل بلندمدت که از طریق همکاری با اینفلوئنسرها قابل دستیابی است، دچار مشکل شوند.