گزارشی از مؤسسه مککینزی
قضاوت انسانی همچنان برای تدوین چشمانداز استراتژیک، که ترکیبی از جاهطلبی سازمان با دیدگاهی درباره چگونگی تحقق آن است، ضروری باقی میماند. با این حال، هوش مصنوعی میتواند کار تیمهای استراتژی را تسریع کرده و دقت بیشتری به آن ببخشد. این فناوری نه تنها در جمعآوری و تحلیل دادهها، بلکه در کشف الگوها، شبیهسازی آینده و حتی تعامل میان ذینفعان، نقشی فزاینده ایفا میکند.
هوش مصنوعی در حال حاضر پنج نقش کلیدی در توسعه استراتژی بر عهده دارد:
پژوهشگر، مفسر، شریک فکری، شبیهساز و ارتباطدهنده. این نقشها در تمام مراحل از طراحی تا اجرای استراتژی کاربرد دارند.
۱. پژوهشگر: شتابدهنده جمعآوری دادهها
یکی از زمانبرترین و پرچالشترین وظایف تیمهای استراتژی، گردآوری و تحلیل دادهها از منابع متنوع و پراکنده است. هوش مصنوعی، بهویژه مدلهای پردازش زبان طبیعی، میتواند با شناسایی الگوها و ارتباطات پنهان در انبوهی از دادهها، این فرآیند را بهطرز قابل توجهی تسریع کند. بهعنوان نمونه، برخی ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی قادرند اطلاعات هزاران شرکت را بهصورت همزمان تحلیل کنند تا فرصتهای همکاری، سرمایهگذاری یا گسترش بازار را که با مسیر رشد سازمان همراستا هستند، شناسایی کنند—فرآیندی که در گذشته بیشتر به شهود فردی مدیران وابسته بود.
با این حال، هنوز هم این انسانها هستند که باید پرسشهای راهبردی و درست را مطرح کنند؛ زیرا تنها در این صورت است که هوش مصنوعی میتواند دادههای خام را به بینشهای ارزشمند و قابلاقدام تبدیل کند.
۲. مفسر: تبدیل داده به بینش قابل اقدام
تحلیل دادهها زمانی ارزشمند است که بتوان آن را در مسیر اهداف سازمانی تفسیر کرد. هوش مصنوعی با تولید «نقشههای رشد» از دادههایی مانند گزارشهای سالانه، نظرات مشتریان و … فرصتهای توسعه را آشکار میکند. این فناوری همچنین در ردیابی روندها مؤثر است؛ بهگونهای که میتواند تشخیص دهد یک روند در حال رشد، بلوغ یا افول است.
این نوع تفسیر برای بازبینی مداوم فرضیات استراتژیک کاملاً حیاتی است.
۳. شریک فکری: مقابله با تعصبات ذهنی
هوش مصنوعی میتواند نقش یک شریک مؤثر در فرآیند طوفان فکری را ایفا کند؛ بهگونهای که ضمن تسریع در تولید ایدهها، به شناسایی تعصبات احتمالی و نقاط کور تصمیمگیری مدیران کمک کند.
بهویژه هوش مصنوعی مولد قادر است با تطبیق برنامههای استراتژیک با چارچوبهای معتبر و شناختهشده، استراتژیستها را در شناسایی و پیشگیری از خطاهای رایج یاری رساند.
برای مثال، یک تیم میتواند از این فناوری بهره بگیرد تا پیش از اجرای یک استراتژی و حتی در طول آن، با ایفای نقش منتقد یا تحلیلگر مستقل توسط هوش مصنوعی، به بررسی ریسکها، ضعفهای پنهان و نقاط مبهم در تصمیمگیریهای مدیریتی بپردازد و راهکارهای اصلاحی را پیشبینی کند.
۴. شبیهساز: پیشبینی مسیرهای احتمالی
یکی از مهمترین مراحل پیش از اتخاذ یک مسیر استراتژیک، بررسی سناریوهای مختلف است. هوش مصنوعی با بهرهگیری از شبیهسازی و مدلسازی پیشرفته، تأثیر عواملی چون نوسانات اقتصادی، اقدامات رقبا یا واکنش ذینفعان را با دقت بیشتری بررسی میکند. این قابلیت همچنین در زمان اجرا میتواند سیگنالهای هشداردهنده اولیه را شناسایی کرده و تغییر مسیر بهموقع را پیشنهاد دهد.
۵. ارتباطدهنده: ساخت روایتهایی قابل فهم برای ذینفعان
یک روایت شفاف و هماهنگ از استراتژی، شرط لازم برای بسیج سازمان است. ابزارهای هوش مصنوعی مولد میتوانند خلاصههایی متناسب با مخاطبان مختلف تولید کنند—از مدیران داخلی گرفته تا تحلیلگران یا رگولاتورها. این ابزارها همچنین بر سازگاری پیامها در کانالهای مختلف نظارت میکنند تا تصویر برند یا استراتژی دچار چندگانگی نشود.
گام بعدی چیست؟
سازمانهای پیشرو در حال سرمایهگذاری بر توسعه عوامل هوشمند (AI agents) اختصاصی هستند—سامانههایی مبتنی بر هوش مصنوعی که میتوانند بهطور مستقل وظایف تحلیلی یا استنتاجی پیچیده را انجام دهند، مانند مدلسازی سناریوها، ارزیابی ریسک یا پیشنهاد راهکارهای استراتژیک. با این حال، حتی سازمانهایی که هنوز در مراحل ابتدایی بهرهگیری از هوش مصنوعی هستند نیز میتوانند از همین حالا نقشهایی مانند تحلیلگر اطلاعات، پژوهشگر بازار یا مفسر دادهها را به مدلهای زبانی بزرگ (Large Language Model) بسپارند. در این مسیر، استراتژیستهایی که توانایی طراحی کاربردهای خلاقانه و تخصصی برای این مدلها را در خود پرورش دهند، به سطحی از بینش دست خواهند یافت که به آنها در اتخاذ تصمیمات پیشدستانه و متمایز کمک میکند—مزیتی رقابتی که بهسادگی قابل کپیبرداری نیست.